هورادهوراد، تا این لحظه: 13 سال و 8 ماه و 8 روز سن داره

من هورادم

زمستان و برف بازی

سلام به همه مهربانان امسال زمستان برف خیلی خوبی آمد و حسابی زمین راسفیدپوش  کرد امسال هم مثل سال گذشته من و مامان  و عمه آرزو با هم رفتیم  برف بازی جای همگی خالی خیلی خوش گذشت .             ...
28 اسفند 1392

هوراد و مهد کودک

  با سلام به همه مهربانهایی که به ما سر می زنند  امروز تصمیم گرفتم در مورد مهد کودکم با شما صحبت کنم راستش من مهد گلدونه در  کرج میروم و اسم خانم معلمم خاله سمیه است خاله سمیه خیلی مهربونه و شعرهای زیبابه  من یاد می دهد کلی دوست هم پیدا کردم در زیر چند تا از عکس کاردستی هایی که درست کردم و عکس دوستام را برایتان می گذارم.   این عکس همکلاسیهایم و خاله سمیه است که با کمک خاله برای این عکس یک قاب عکس درست کردم. ...
10 اسفند 1392

روزهایی که گذشت

سلام به همه مهربانهایی که به ما سر می زنند و ما نیستیم که جواب لطفشون را بدیم راستش این روزها اتفاقات زیادی افتاده و من حسابی بزرگ شدم و بلبل زبون اما از وقتی بابا چیشی رفته مامان خیلی حال و خوصله نداره که پشت کامپیوتر بشینه و وبلاگ منو آپدیت کنه از کارهای مختلف من عکس می گیره اما مثل گذشته هر هفته پست نمیگذارد. در ادامه یک سری عکس ازاین مدت که نبودم براتون می گذارم تا ببینید . مشهد بعد از فوت بابا چیشی بعد از مراسم چهلم من و بابا و مامان با مامان صدیقه و دایی حامد رفتیم مشهد خیلی خوش گذشت من تا به حال مشهد نرفته بودم رفتم امام رضا و نماز خواندم اما چون نگذاشتند دوربین ببریم تو حرم نشدعکس بگیریم به جز امام رضا ما رفتیم مقبره فر...
6 اسفند 1392
1
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به من هورادم می باشد